فهرست مطالب
چارت سازمانی . 1
تاریخچه سازمان 2
تشکیلات اولیه برای مدیریت جنگلها . 2
انحلال سازمان جنگلبانی توسط رضاشاه 4
تشکیل دایره جنگل – اداره جنگلبانی . 5
تشکیل وزارت منابع طبیعی 6
اهداف وزارت منابع طبیعی . 6
بخشهایی از مفاد قانون انحلال وزارت منابع طبیعی . 7
الحاق سازمان جنگلها و مراتع کشور به وزارت جهاد سازندگی . 8
تشکیل وزارت جهاد کشاورزی 10
تشکیلات سازمان . 11
معاون وزیر و رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور . 11
هدفها و وظایف کلی سازمان . 13
هدف سازمان . 13
وظایف سازمان 13
تعریف امور بینالملل 15
اهداف . 15
شرح وظایف . 15
همکاریهای بینالمللی . 16
منابع 19
تاریخچه سازمان
تشکیلات اولیه برای مدیریت جنگلها
به طور کلی تا زمان حکومت قاجار منابع طبیعی تجدید شونده کشور به هیچ وجه مورد توجه دولت نبود و هیچگونه مدیریتی از نظر بهرهبرداری علمی و فنی صورت نمیگرفت و تشکیلاتی برای امور مربوط به جنگل، مرتع، شیلات، و محیطزیست وجود نداشت. سال 1202 شمسی که سال تشکیل وزارت فواید عامه در زمان حکومت فتحعلی شاه است را میتوان سرآغاز توجه دولت به منابع طبیعی دانست. اما شکلگیری رسمی ادارات برای مدیریت منابع طبیعی عملاً از سالها بعد آغاز شد.
اولین نامی که از منابع طبیعی در تشکیلات اداری کشور به چشم میخورد در نخستین کابینه قانونی پس از اعلام مشروطیت در زمان محمد علی شاه قاجار است که در 29 اسفند 1284 شمسی به مجلس معرفی شد. در این تشکیلات ادارهای تحت عنوان «اداره شوسه و راهآهن و جنگلها» در وزارت فوائد عامه تشکیل گردید. در کابینه دوم که پس از به توپ بستن مجلس و موافقت مجدد محمدعلی شاه با مشروطه در روز 21 اردیبهشت 1288 تشکیل شد، وزارت «طرق و شوارع و معادن و جنگلها» آغاز به کار کرد.
در دوره اول قانونگذاری در قانون تشکیلات ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام مصوب 1284 شمسی در ماده 30 تصریح شده است «حکام باید سعی نمایند که همیشه اطلاعات صحیحه کافیه از وضع ولایتی که قلمرو ماموریت آنهاست داشته باشند یعنی از عده نفوس و وسعت خاک ولایت و ثروت طبیعی آن و مقدار زراعت و چمنها و جنگلها و از چگونگی شغل و ... و کلیه اطلاعاتی که اوضاع و احوال ولایت و اهالی را نشان میدهد». در ماده 56 تصریح شده است که: «حکام باید مراقبت مخصوص نسبت به جنگلهای دولتی داشته و آنها را حفظ نمایند و هر گاه بر خلاف قواعدی که برای حفظ جنگلها ایجاد شده است اقدامی ملاحظه نمایند باید بدون فوت وقت ممانعت نموده و به وزارت مالیه اطلاع دهند».
به طور کلی میتوان گفت که تا سال 1297 دولت اساساً توجه خاصی به جنگلها نداشت. طی سالهای 1299-1288 تعدادی از بازرگانان و شرکتهای خارجی به شکل فزایندهای شروع به بهره برداری از درختان شمشاد، گردو و بلوط جنگلهای شمال نموده و مواد مستحصله را با پرداخت عوارض ناچیز به گمرک از کشور خارج میکردند. ملاحظه آمار گمرکی، دولت را به اهمیت جنگلها و لزوم حراست از آن متوجه ساخت. به دلیل مشخص نبودن حدود اغلب جنگلهای اربابی از جنگلهای دولتی، صاحبان جنگلهای خصوصی اکثراً بهره مالکانه دولتی را تملک کرده و از این راه به درآمد دولت لطمه وارد میآورند. لذا مقـــارن سال 1297 شمسی وزارت فلاحت و فواید عامه مأموری را که اطلاعاتی در امر نقشهبرداری و مساحی داشت به همراه دو نفر به شمال اعزام داشت تا حدود جنگلهای دولتی را از جنگلهای خصوصی معلوم نماید. عملیات این گروه با وجود مشکلات فراوان مدتی ادامه داشت تا این که با قیام میرزا کوچک خان مصادف و بدون اخذ نتیجه قطعی به اتمام رسید.
در سال 1296 به موجب تصویبنامه هیأت وزیران «شعبه جنگلها» در تشکیلات وزارت فواید عامه و تجارت و فلاحت دایر گردید. تشکیلات وزارتخانه به شرح زیر بود:
1- دایره وزارتی، وزیر و معاون
2- اداره کابینه و پرسنل
3- اداره کل فلاحت ( شامل مدیریت کل 1- شعبه فلاحت 2- شعبه تجارت 3- شعبه جنگلها)
4- اداره فواید عامه، امور طرق و شوارع و فنی
انحلال سازمان جنگلبانی توسط رضاشاه
چون اقدامات پاسبانان جنگلها راجع به جلوگیری از احداث کوره باعث کمبود ذغال در تهران و سایر شهرستانها شد و از طرفی به درآمد مالکین جنگلهای شخصی لطمه زد، شکایاتی از سوی مالکین شد که در نتیجه آن، سازمان جنگلبانی به دستور رضاشاه در سال 1313 منحل و اعتبار آن از بودجه کل کشور حذف گردید و به استانداران و ادارت دارائی ابلاغ شد که قطع درخت به کلی ممنوع است و منحصراً ذغال باید از سرشاخه تهیه شود (دستوری که از لحاظ فنی غلط است) و این دستور در حوزه گیلان شدیدتر از سایر نقاط اجرا شد (به این علت که همه مجبور شوند از جنگلهای املاک خصوصی چوب و ذغال تهیه کنند). چون در اثر ممنوعیت قطع درخت، جنگلنشینان و روستائیان حوزه گیلان از لحاظ تامین مصارف خود در مضیقه بوده و شکایات متعددی نمودند، دولت ناگزیر دستور قبلی را لغو و موافقت نمود مردم برای تامین حوائج خود با اجازه دارائی و نظارت مامورین آن از سرشاخه درختان جنگلی استفاده نمایند (دستور غلط فنی جدید). اما استفاده از سرشاخهها نیاز روستاییان را برآورده نمیکرد و به همین دلیل سوء استفادههای زیادی به عمل آمد و به نام سرشاخه درخت قطع شد.
تا سال 1320 در مازندران و گرگان اساساً سازمان مستقلی برای نگهبانی جنگلها و نظارت در بهرهبرداری از آنها تشکیل نشد و امور مربوطه را مامورین املاک اختصاصی اداره میکردند. لکن چون احاله وظایف مربوطه در گیلان به ادارات دارائی که مامورین کافی نداشتند، مشکلاتی را بوجود آورد، در سال 1314 موافقت شد که اداره کشاورزی گیلان و آستارا از بودجه «دفع آفات نباتی» سازمان کوچکی برای استخدام مامور جهت نظارت بر قطع اشجار تشکیل دهد و در اجرای این تصمیم 24 نفر بنام پاسبان جنگل استخدام شدند. از طرفی به علت افزایش روز افزون مصرف چوب ساختمانی در شهرها (بخصوص در تهران و آذربایجان) و بالا بودن هزینه حمل و نقل به علت دوری راه جنگلهای اختصاصی گرگان و مازندران، موافقت شد که از درختان افتاده جنگلهای گیلان و آستارا استفاده شود که البته سوءاستفادههایی نیز به نام این درختان شد.
تشکیل دایره جنگل – اداره جنگلبانی
بدین ترتیب برای رسیدگی به گزارشهای واصله از جنگلهای گیلان و آستارا و صدور دستورات لازم، تشکیل سازمان کوچکی در مرکز ضروری مینمود. لذا در سال 1317، دایرهای بنام دایره جنگل در اداره کل فلاحت تأسیس و تصدی آن در سال 1318 به آقای مهندس کریم ساعی واگذار گردید. در اثر اقدامات مجدانه مرحوم ساعی توجه اداره کل کشاورزی بیش از پیش به موضوع جنگلها معطوف و در پی آن در سال 1319 اداره جداگانهای بنام "اداره جنگلبانی" به ریاست خود ایشان تشکیل گردید. پس از تشکیل اداره جنگلبانی، آقای مهندس ساعی گزارش جامعی در باب لزوم تشکیل سازمان جنگلبانی تهیه نمود که توسط رئیس کل کشاورزی وقت به اطلاع رضاشاه رسید و مقرر گردید که این سازمان در محل کوچکی آزمایش شود تا در صورت حصول نتیجه مساعد در سراسر شمال تعمیم داده شود. برای این منظور ناحیه "کجور" (از شمال به دریای خزر، از جنوب به ارتفاعات البرز، از مغرب به دره چالوس و از شرق به رودخانه گلندرود و علمده محدود است) انتخاب و متعاقباً در اواخر 1319 به تاسیس چهار خزانه جنگلی در دشت نظیر، چالوس، علمده و ولیآباد اقدام گردید. ولی به مناسبت وقایع بین المللی و بدلیل مشکلات نظامی و سیاسی روز با ادامه این عملیات نظر مساعدی نشان داده نشد و در نتیجه تکمیل آن میسر نگردید تا اینکه در اثر حوادث شهریور سال 1320 موضوع کلا به بوته فراموشی سپرده شد.