دانلود پروژه مقاله تحقیق گزارش کارورزی و کارآفرینی

این وبلاگ با مساعدت دوستان عزیزم آماده کمک به شما عزیزان میباشد

دانلود پروژه مقاله تحقیق گزارش کارورزی و کارآفرینی

این وبلاگ با مساعدت دوستان عزیزم آماده کمک به شما عزیزان میباشد

مقاله ناکامی در بدست آوردن امنیت


این فایل با فرمت word و آماده پرینت میباشد
فهرست مطالب
سندرم انطباق عمومی ۳
واکنش‌های فیزیولوژیک به استرس ۵
واکنش‌های روانی یا سایکولوژیک به استرس ۶
امنیت ۹
واکنش‌های فرد در برابر تغییرات محیطی ۱۱
ناکامی ۱۲
حرکت به سوی امنیت ۱۳
رفتارهای فرد برای بدست آوردن احساس امنیت مجدد ۱۴
پیشنهادهای راهبردی برای فرد درگیر با ناکامی و فاقد احساس امنیت ۱۶
زمینه‌های کاربرد ۱۶
کتابنامة فارسی ۱۸
کتابنانة انگلیسی ۲۰
 
 
سندرم انطباق عمومی
هورمونهای قشر غدد فوق کلیه ( Adreal Gland  ) مسئول این واکنش فیزیولوژیک هستند. سلیه، حیوانات متعدد را در آزمایشگاه در شرایط فشار روانی قرار داد. او دریافت که وقتی آسیبهای محیطی یا بدنی این حیوانات را تهدید می‌کند، عملکرد غدد مترشحة درونی افزایش می‌یابد. بدین معنی که رنگ غدة فوق کلیه از زرد به قهوه‌ای تغییر می‌کند، حجیم می‌شود، شروع به رهاسازی مواد ذخیره‌ای خود یعنی ( استروئیدها‌ ) می‌نماید، وقتی که وضعیت استرس‌زا از میان می‌رود، ظاهراً غدة آدرنال به حالت عادی بازگشته و عملکردهای عادی خود را آغاز می‌کند. اما این حالت موقتی است، زیرا چند هفته پس از آنکه حیوان بار دیگر در معرض استرس شدید و طولانی مدت قرار می‌گیرد، غدة آدرنال مجدداً بزرگ شده، ذخیره استروئید خود را از دست می‌دهد و سرانجام حیوان به دلیل این تخلیه می‌میرد ( آزاد، 1379، به نقل از سادوک، حسن رفیعی و همکاران 1382 و میلانی فر 1382 و ساراسون و ساراسون، به نقل از بهمن نجاریان و همکاران، 1382؛ کارلسون، به نقل از مهرداد پژهان، 1380؛ سادوک و سادوک، 2003؛ سلیه و تاک وبر، 1977 ).
سلیه استرس را واکنش غیر اختصاصی بدن به هر گونه خواسته و نیازی می‌دانست که به وسیلة شرایط لذت بخش یا ناخوشایند ایجاد شده است.
سلیه معتقد بود که طبق تعریف مذکور، ضرورتی ندارد که استرس همیشه ناخوشایند باشد، او استرس ناخوشایند را استرس ( رنج و عذاب Distress ) نامید. پذیرش هر دو نوع استرس مستلزم تطابق است. ( سادوک و سادوک، به نقل از حسن رفیعی و همکاران، 1382؛ سادوک و سادوک، 2003).
استرس بنا به تعریف فوق، شامل هر چیز می‌شود ( اعم از واقعی، نمادین یا تصوری) که بقای فرد را با خطر و تهدید مواجه می‌کند. واکنش بدن به استرس به معنای یاد شده ـ شامل به راه انداختن مجموعه‌ای از پاسخ‌ها است که تلاش می‌کنند تا اثر عامل استرس‌زا را کاهش داده و تعادل بدن را به حالت اولیه باز گردانند.
دربارة پاسخ فیزیولوژیک به استرس حاد اطلاعات زیادی به دست آمده است. ولی آنچه که دربارة پاسخ به استرس مزمن می‌دانیم بسیار کم است.
 بسیاری از عوامل استرس‌زا در طول یک مدت زمان طولانی رخ می‌دهند و یا عواقب دیر پا و دراز مدتی دارند ( سادوک و سادوک، به نقل از حسن رفیعی و همکاران،1382؛ و سادوک و سادوک، 2003 ).
تأثیر عوامل استرس‌زا بستگی به ظرفیت جسمی هر فرد، برداشت‌ها و واکنش پذیری وی دارد ( کارلسون، به نقل ازمهرداد پژهان، 1380 ).
 
واکنش‌های فیزیولوژیک به استرس
واکنش‌های فیزیولوژیک به استرس طبق نظر سلیه دارای سه مرحله هستند:
1- مرحلة اعلام خطر ( Alarm reaction  ) و هشیاری بدن که خود شامل دو مرحله است:
الف) مرحله شوک ( Shock  ): که شامل مجموعه علایمی است که از تغییرات تعادل بدن به علت بی‌کفایتی گردش خون در اثر کولامپوس عروق محیطی ناشی می‌شود و همیشه با سه علامت اصلی نقصان ( Hypo  ) توأم است. نقصان در فشار خون شریانی ( Hypotension  )، نقصان درجه حرارت بدن ( Hypothermic ) و نقصان حس
) Hypoesthesis).
ب) مرحلة ضد شوک: که مرحلة فعال یا ترمیم هومئوستازی است.
(در مقابل مرحله قبل که مرحلة غیر فعال یا مرحلة اعتدال هومئوستازی بود )
2- مرحلة مقاومت یا سازش و تسلط ( Stage of  Resistance ).
3- مرحلة خستگی و از بین رفتن تعادل و فروپاشی ( Stage of exhaustion  ).
(میلانی فر، 1382؛ و سادو ک و سادوک، 2003 ).
اثر عوامل روانی به خصوص استرس بر سیستم ایمنی باعث شده است تا مبحث تازه‌ای به نام ایمنی شناسی عصبی ـ روانی ( Psychoneuroimmunology ) به وجود آید که نشاندهندة ارتباط بیولوژیک بین سیستم عصبی و سیستم ایمنی است ( گلاسر و همکاران، 1987؛ و فاین بام و همکاران، 1979؛ از منت ولستر، 2001؛ و هامل و همکاران، 2001 ).
 
واکنش‌های روانی یا سایکولوژیک به استرس
کایلان برای واکنش‌های روانی 4 مرحله شرح می‌دهد. ( میلانی فر، 1382؛ و سادوک و سادوک، 2003؛ سادوک و سادوک، به نقل از رفیعی،1382).
1- پیدایش هیجان که باعث تحریک سیستم خودکار برای حل مشکلات می‌شود
( مرحلة هشیاری ).
2- هیجان شدت می‌یابد و یک حالت بی‌قراری، اضطراب، بلاتکلیفی و … با بی‌تفاوتی نسبی یا کامل بوجود می‌آید ( دو مرحلة فوق با مرحلة واکنش فیزیولوژیک مطابقت دارد).
3-هیجان به طور واضح در سیستم‌های مختلف بدن بروز می‌کند که باعث مبارزه و تحمل فرد می‌شود ( مرحلة مقاومت).
4-در صورتی که فرد در مبارزه شکست بخورد باعث بروز اختلالات و از هم پاشیدگی شخصیت و علایمی مانند اضطراب شدید، افسردگی، بلاتکلیفی، واپس روی سنی و … می‌شود ( مرحله از بین رفتن تعادل و فروپاشی).
چنانچه ملاحظه می‌شود همزمان با واکنش‌های روانی، مبارزات و واکنش فیزیولوژیک و تعادل حیاتی شروع شده و ادامه پیدا می‌کنند و از همین جا به علل بیماری‌های روان تنی پی‌برده می‌شود. ( سادوک و سادوک، 2003؛ و هامل و همکاران، 2001؛ ازمنت و لستر، 2001 ).
عوامل استرس‌زا می‌توانند مثبت یا منفی باشند هم چنین این عوامل امکان دارد که فیزیکی یا روانی و یا تلفیقی از هر دو حالت باشند. اینکه عامل ایجاد استرس مثبت است یا منفی و اینکه خود استرس مثبت است یا منفی بسته به مبنای ادراکی و ساختار ذهنی ادراک هر فرد می‌باشد و نمی‌توان رویداد خاصی را برای همه افراد مثبت یا منفی تلقی نمود، چه هر فرد مجموعه خاص و منحصر به فردی از تجارب زندگی و هم چنین ذخیره ژنتیکی و وراثتی دارد که طرحواره‌های ذهنی ویژه و یگانه‌ای برای وی رقم می‌زنند.
برای اینکه ارگانیسم موجود زنده بتواند تعادل حیاتی ( هومئوستازی) خویش را حفظ کند. نیازمند سازگاری با عامل استرس‌زا و شرایط جدید است.
( چه عوامل استرس‌زای مثبت و چه عوامل استرس‌زای منفی) ( سادوک و سادوک، به نقل از حسن رفیعی و همکاران، 1382؛ و میلانی فر، 1382 ).
فرد برای اینکه قادر باشد تعادل حیاتی ( هومئوستازی ) خود را حفظ کند و فرآیند تعادل حیاتی را به صورتی ثابت و پایدار نگاه دارد می‌بایست سایق‌های ( rive D ) فیزیولوژیک خود را ارضاء نماید.
ارگانیسم برای این ارضاء نیازمند حدی پایه‌ای از « احساس امنیت » است. زیرا اساساً عدم امنیت منجر به ایجاد استرس منفی ( دیسترس ) می‌گردد ( به خاطر اداراک عدم کنترل ) و واکنش‌های اضطرابی را برمی‌انگیزد.
که این واکنش‌ها همان پاسخ فیزیولوژیک به استرس است که به دنبال آن منابع انرژی در راستای ایجاد احساس امنیت منحرف می‌شوند. ( اتکینسون و همکاران، به نقل از محمد تقی براهنی و همکاران، 1379؛ کارلسون، به نقل از مهرداد پژهان، 1380 ). این انحراف موجب می‌شود که در سطح فیزیولوژیک با کاهش انرژی مواجه شویم ( واکنش‌های انطباقی و در نتیجه آن « سندرم انطباق عمومی » ) (میلانی فر، 1382؛ و آزاد، 1379؛ و ساراسون و ساراسون، به نقل از بهمن نجاریان و همکاران، 1382).
 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.